آرمان جونی
این عکس دندون فشونته مامانی مرواریدات در اومده بود.
تو فرودگاه لج می کردی می گفتی منم میخوام با دایی برم.!؟
مدل های خوابیدنت گلم
مامان قربون ژست های خوابت برم.
لالا لا لا بخواب چشم تو شيرين
لالا لا لا بخواب اى عشق ديرين
بخواب ديره، شب از نيمه گذشته
لالا کن تا ببينى خواب رنگين
لالا لا لا بخواب دردت به جونم
نباشم غصه از چشمات بخونم
لالا لا لا بخواب تنهايي سخته
بخواب من تا ابد پيشات ميمونم
***
زيباترين لالايي عاشقانه را برايت زمزمه کنم و تو اسمان قلبم را با مهتاب زيباي چشمانت نور باران کن تا خوابت ببرد
شبت به خير عزيزم
*عکس*
پسرم تو عکس اول واکسن زده بودی و حال نداشتی قربون نگاه مظلومت برم.
عکس دوم:لثه هات می خارید.مرواریدات کم کم باید در می اومد.
عکس چهارم:تازه یاد گرفته بودی سوار روروئک بشی.
عکس 3 و5 :آماده شده بودی برا اولین بار بری خونه عمه جون.
بازم عکس
عکس اول:وقتی با بابایی پشت فرمون بودی خوابت برد آقای راننده!
عکس دوم:وقتی دایی مهران اومده بود رفتیم لب دریا.
عکس سوم:کنار اسباب بازیهاتی.
عکس چهارم:وقتیه که با مامانی اومده بودی بیرون.
تولد 3 سالگی آرمان
امسال دایی مهران هم از انگلیس اومده بود و کنار ما بود.دایی مسعود و زن دایی،عزیز و بابزرگ هم از لاهیجان اومده بودن.
تولد 1 سالگی آرمان
امسال عزیز و بابا بزرگ،خاله و آریا جون اومده بودن پیش ما تا با هم تولدت رو جشن بگیریم.