اینجا ماشین جدیدمونو گرفتیم و تو اوایل گیر داده بودی که ماشین قرمز بگیریم.
و بعد هم که دیدی نوک مدادیه اخمات رفت تو هم که چرا سفید نخریدیم.
بالاخره با هزار دلیل قانعت کردیم.ولی بازم میگفتی من بزرگ شم تنهایی میرم ماشین سفید میخرم.
اینجا هم رفتیم امامزاده حسن و فروشگاه ایرانیان تا یه خرید کوچولو داشتم انجام بدیم . و این بادکنک و هدیه گرفتی.
کم کم داریم به عید نزدیک میشیم و من دارم خونه تکونی میکنم تو هم به هر چیزی سرک میکشی و خوشحالی.